نتایج جستجو برای عبارت :

رفت پردردسر و برگشت :/ (چه عنوان مسخره ای)

امروز چه روزی بود اصن انگار قسمت نبود برم کلاس :/ لباسام پوشیدم رفتم کفشم بپوشم نبود.همه جارو گشتم نبود.زنگ زدم مامانم گفتم کفشام کجا؟ گف جا کفشی دیدم نبود بعد گفتم مامان یکم بیشتر فک کن یهو گف تو انباری :///// رفتم تو انباری اونجا بود. خلاصه که ۱۰ وقتم اینجوری گرفته شد.بعد اتوبوس اول که سوار شدم وسط راه خراب شد و خاموش کرد بعد دیرم شده بود. خواستم اسنپ بگیرم که چون به هیچی و هیچکی اعتماد ندارم زنگ زدم به مامانم اطلاع بدم که اگر ربوده شدم بدونن چجو
من نمیدونم چرا به طرز مسخره ای هر گوهی میخوره تو پیجش و کانالش به خودم ربط میدم و میرم چک هم میکنم‌
به خودم میگم آخه بنده خدا اون ۴ ماهه با تو کات کرده آخ نگفته حالا یهو هوای تو بزنه به سرش؟؟
لابد دو روز زنش ازش دور شده و کص نداره داره چسنالا میکنه.
والا.
منم هی نباید مث این کسخلا برم چک کنم.
ن با ید
منم عروسک تنوع تو روابط زناشویی اون پفیوز نیستم هر موقع هوس کرد بیاد سمتم. دیگه خودشم جر بده کیرمم نیس!
الان دیگه اون مسخره ی منه.
علی!
اگه اینجا رو میخ
دلم براش تنگ شده
تا پس فردا منو ببین نیشش باز بشه دوباره بگه:
hi my lady
و بشینیم حرف های مسخره بزنیم و بخندیم
از الان دارم به دلتنگیم برای تعطیلات فکر میکنم
و اینکه قرار برم مسافرت و تا اینکه دوباره روز کاری بشه نمیبینمش
و فکر اینکه نکن ازم دلگیر بشه که چرا چند روز نیستم
و اصلا چطوری میشه بهش توضیح داد که چرا ایرانی ها دو تا عید دارن
و چرا انقدر تعطیلات دارن
و نکن بعد از تعطیلات دیگه دلش نخواد حرف بزنیم
افکارم مسخره هست می دونم ولی طعمش مثل قند می
پیلی را آوردند بر سرچشمه‌ای که آب خورَد. خود را در آب می‌دید و می‌رمید. او می‌پنداشت که از دیگری می‌رمد، نمی‌دانست که از خود می‌رمد. همۀ اخلاقِ بد از ظلم و کین و حسد و حرص و بیرحمی و کبر چون در توست نمی‌رنجی، چون آن را در دیگری می‌بینی می‌رمی و می‌رنجی.
پادشاهی دل‌تنگ بر لب جوی نشسته بود. امرا ازو هراسان و ترسان، و به هیچ‌گونه روی او گشاده نمی‌شد. مسخره‌ای داشت عظیم مقرب. امرا او را پذیرفتند که اگر تو شاه را بخندانی تو را چنین دهیم. مسخره
ناراحت میشم
از همه بیشتر از خودم
بعدش از آنچه می بینم
هیچ چیزی رو جدی نمی گیریم
انگار مسخره داریم 
از کلاس درس، معلم و استاد، کتاب و جزوه گرفته
تا
مباحث دینی، اخلاقی، انسانی و اجتماعی
تا
کار و شغل و تلاش در کسب درامد مشروع 
رضا هستم متولد 8 فروردین 68 تمام عمرم با درد و پای چلاقم زندگی کرده و همیشه توی جمع ها سعی کرده ام تا ناپیدا باشم تا مسخره نشوم تا شاید بتونم با درد م کنار بیام و همیشه تنها بودم و توی غار تنهایی خودم سر کرده ام اما متاسفانه مدتی ست یعنی از 96 تا حالا از این غار اومدم بیرون توی غار حالم بهتر بود کمتر با آدم ها سروکلاه میزدم و خودم بودم و خودم !!!! سعی دارم دوباره برگردم توی غار تنهایی خودم 
آقای نون به مهسا گفته‌بود که چون موقعیت میزش یه جوریه که دو تا دختر سمت راستش می‌شینن، دو تا هم سمت چپش، احساس می‌کنه درخته!
مهسا هم به محض این که آقای نون از آزمایشگاه رفت بیرون اینو به ماها گفت و ما هم دو سه مدل جابه‌جایی پیشنهاد دادیم و در نهایت هم وقتی آقای نون برگشت یکیشون رو انتخاب کرد و الان به جای آقای نون، مینا شده همسایه‌ی من.
کلا قضیه‌ی اصلی طی نیم ساعت حل شد، اما من از دیشب دارم فکر می‌کنم این دیگه چه تشبیه مسخره‌ای بود؟! درخت آخ
جفری برگشت :)
یه هفته تو خیابونا پرسه زده بوده تا اینکه رفته تو محل کار یه خانمه که خیلی هم اون اطراف مسکونی نبوده و خانمه بهش غذا داده بوده و عصرش برده بودش پیش یه دامپزشک و اون هم چیپ ستی رو که تو بدنش بوده رو اسکن کرده بود و زنگ زده بود به جنی که گربه تون اینجاست.
این جوری بود که جفری بعد از یه هفته سرگردونی برگشت خونه و خیلی ها رو با برگشتش خوشحال کرد. طفلک آلزایمر داره و حالا باید بیشتر مراقبش بود تو این مدت هم کلی ضعیف و نحیف شده.
لطفا هیچ‌وقت، هیچ‌کدوم از حرفای منو باور نکنین، حتی یه کلمه‌شون رو، وقتی مسخره‌ترین چیزی کافیه تا مهمترین چیزام کله‌پا بشن، مسخره‌تر اینه که بعد دوباره عین احمقا تموم تلاشم رو می‌کنم تا از اول بسازمشون، یکی نیست بگه بابا بذار باد ببردش! آخه برا چی؟ داری واسه کی خودتو می‌کشی؟
ادامه مطلب
ظاهرا برای نسل ما درک این موضوع که «تلاش برای شناخت بیش‌تر با نیت ازدواج» الزاما قرار نیست به ازدواج ختم شود، کار سختی است.زیاد دیده‌ام که مدافعین روابط خارج از شرع دخترها و پسرها، این نوع روابط را بستری برای شناخت واقعی دو طرف از یکدیگر می‌دانند و در مقابل، جلسات آشنایی در ازدواج‌های سنتی را به همین دلیل ناکارآمد می‌دانند و بعضا مسخره می‌کنند.
الان که البته ازدواج‌های سنتی هم به شکل گذشته برگزار نمی‌شوند و شامل جلسات مفصل آشنایی و بی
   اولیش بود ،‌یکی از اولین های دیگه ( اینجوری بگی کمتر میسوزی) ، اولین بار بود که این خط رو میشکوندم ،‌بزرگرترین ، مهم ترین ، خط قرمزم رو ،خندق کنده بودم براش حتی !
حالا اونوقت برای یه بچه بازی ، برای یه جنگ مسخره ، برای هیچی از روش رد شدم و حتی اصلا نفهمیدم ،لآن هم که فهمیدم میبینم که زمان کنترل زد نداره و چرا اون موقع اینقد زمین بازیم رو خوب مشخص کردم  .
   ولی توپ رفت بیرون ، توی جنگل های انبوه ، کنار اون همه تاریکی ، شبح و فرشته، منم رفتم دنب
 بدون دست گرفتن به چیزی این کار رو
از هفته پیش شروع کرده و هر روز به تعدا قدم هاش اضافه میشه ولی خب دوباره
یک سرماخوردگی مسخره افتاده به جونش . 
از یک دونه پله که خونه عموش
هست به سرعت بالا میره و به زحمت پایین میاد امشب اینقدر بالا و پایین رفت
و در برگشت خورد زمین تا کمی مهارت بدست آورد .تازگیها منتطره که
دستت رو بهش بدی تا خیییییلی محکم گاز بگیره وقتی دید نمی تونه محکم دستمو
گاز بزنه شروع کرد لبه میز رو گاز گرفتن . الان هم دماغشو می خارونه و
خدا می بیند ...:‌✨﷽✨
مسخره کردن ظاهر دیگران ، یعنی مسخره کردن خدا (نعوذبالله)
❌به شخصی گفتند تو چقدر بدقیافه ای. لبخندی زد و گفت :از نقش ایراد می‌گیری یا از نقاش⁉️
هوَالَّذی یُصَوِّرُکُمْ فِی‌الْأَرْحامِ کَیْفَ یَشاءُ
☝️اوست که شما را در رحم ها [یِ مادران]به هر گونه که می خواهد تصویر می کند .آل‌عمران آیه ۶ 
✅یعنی مگه من داخل صورت ظاهریم حق انتخاب داشتم پس چرا به من گیر میدید.
✅بعضی وقتا اگر به بعضی از حرفهایمان دقت بکنیم خییلی بد برامو
چیزی که برام خیلی عجیبه، اینه که، یه سری ایرانیا، بدون توجه به اینکه کجای دنیا باشن، چه ایران چه اروپا چه امریکا و...
عین بریتیش ها به شدت ایندیرکت حرف میزنن و غیرمستقیم خیلی همدیگه رو مسخره میکنن یا تیکه میندازن.
و برای من این خیلی عجیبه.
مرد گنده پنجاه ساله میبینی نشسته مسخره میکنه این و اون رو غیرمستقیم.
آیا زردی نوزاد قابل برگشت است؟
آیا زردی نوزاد قابل برگشت است؟
تا چه حد با بیماری زردی نوزاد آشنا هستید؟ زردی در روزهای اول زندگی نوزاد خود را نشان می دهد.
حتماً پدر و مادرانی که فرزندشان زردی داشته می دانند
که زردی نوزاد به واسطه‏ ى سطوح بالاى رنگدانه‏ ى زرد مایل به سبز خون که بیلی‏ روبین نامیده مى‏ شود
که یک رنگدانه زرد رنگ است و بر اثر شکسته شدن گلبولهای قرمز خون ایجاد می شود.
کبد بیلى‏ روبین را از خون تصفیه مى‏ کند.
ادامه مطلب:
آیا زردی ن
جوانی با دوچرخه اش با پیرزنی برخورد کردو به جای اینکه از او عذرخواهی کند و کمکش کند تا از جایش بلندشود، شروع به خندیدن و مسخره کردن او نمود؛سپس راهش را کشید و رفت! پیرزن صدایش زد و گفت: چیزی از تو افتاده است.جوان به سرعت برگشت وشروع به جستجونمود؛ پیرزن به او گفت: زیاد نگرد؛ مروت و مردانگی ات به زمین افتاد و هرگز آن را نخواهی یافت..
"زندگی اگر خالی از ادب و احساس و احترام و اخلاق باشد، هیچ ارزشی ندارد""زندگی حکایت قدیمی کوهستان است!صدا می کنی و می
دو تا موضوع داشتم که میخواستم در موردشون حرف بزنم فعلا اینو میگم تا پست بعدی.
َاین پستم در مورد ترسه. شده که وقتی یه نفر در مورد ترسش بامون حرف میزنه فکر کنیم که چه مسخره!!! اصلا همچین چیزی ترس داره مگه؟ :/
ولی این وسط یه نکته ای هست که باید بهش توجه بشه، شاید چیزی که ما ازش میترسیم هم برای یه نفر دیگه مسخره و کاملا بی معنی باشه.
اصلا نباید یه نفر رو به خاطر ترسش مسخره کرد، یا باهاش شوخی کرد چون به جای اینکه کمکی به اون فرد کنه بدتر باعث میشه که این
دو تا موضوع داشتم که میخواستم در موردشون حرف بزنم فعلا اینو میگم تا پست بعدی.
َاین پستم در مورد ترسه. شده که وقتی یه نفر در مورد ترسش بامون حرف میزنه فکر کنیم که چه مسخره!!! اصلا همچین چیزی ترس داره مگه؟ :/
ولی این وسط یه نکته ای هست که باید بهش توجه بشه، شاید چیزی که ما ازش میترسیم هم برای یه نفر دیگه مسخره و کاملا بی معنی باشه.
اصلا نباید یه نفر رو به خاطر ترسش مسخره کرد، یا باهاش شوخی کرد چون به جای اینکه کمکی به اون فرد کنه بدتر باعث میشه که این
کلیک کنید
 
از بازی‌های هفته اول دور برگشت رقابتهای لیگ برتر بانوان تیم وچان کردستان موفق شد دیدار حساس هفته برابر تیم سپاهان اصفهان را با دو گل به سود خود به پایان برساند.
 
کردستانی ها در حالی دیدار امروز برابر سپاهان را با پیروزی به پایان رساندند که در بازی های دور رفت لیگ تنها با یک شکست در رده دوم جدول رده بندی قرار گرفتند و خود را به عنوان یکی از مدعیان قهرمانی در لیگ امسال معرفی کردند. الهام فرهمند به عنوان بهترین گلساز و سمیه خرمی به ع
مجوزهای دسترسی برنامه های اندرویدی همیشه پردردسر بوده، اما نسخه های جدید اندروید آن ها را به طور بسیارخوبی ساده کرده است. اکنون اندروید حالت مجوز برنامه ها را مطابق آن چه در  iOS  شاهد هستیم را تعبیه کرده  که طی آن شما میتوانید دسترسی هر برنامه به ویژگی ها، افزارها و اطلاعات خاصی که به آن ها نیاز دارد را تایید کنید.
ادامه مطلب
امشب که شب بیست و سومه یاد اون روزی افتادم که ساکت نشستم، بلند نشدم بگم چرا داری سخت‌ترین لحظه‌های زندگی یک زن رو مسخره می‌کنی،چرا تویی که با این پوشش و اعتقاداتی داری این‌کار رو می‌کنی.بلند نشدم بگم اون شهیدی که مسخره‌ش می‌کنی هرچقدر با اعتقادات تو نخونه بالاخره همسر و امید یک زن بوده، یکی هم‌جنس خودت، چطور به خودت اجازه می‌دی این‌طور باشکوه‌ترین لحظات و در عین حال سخت‌ترین لحظه‌هاش رو مسخره کنی.
حرف نزدم سکوت کردم.نمی‌گم رفتم نشس
نمیدونم درست تیتر رو نوشتم یا نه.
من خسته م. نمیدونم دردمو به کی بگم. خسته شدم از این مسخره بازی.
شب که میشه همه غم های دنیا میان سمتم.
یاد جدی و همه اون حرف ها میفتم. همه ی اون مسخره بازیا.
حالم بد میشه زار زار گریه میکنم.
همش فکر میکنم چه آدم لاشی ای رو دوست داشتم.
بهش گلتم رفتارت خیلی خنده دار و مسخره س. مث خاله پیرزن ها حرف ش رو به خود آدم نمیگه .یا مینویسه تو کانالش. یا تو اینستا. کسکش ترسو. من حالم از پسر های ترسو بهم میخوره.
بهش گفتم اگه بعد از ام
بسم الله
این چه فرهنگ مسخره ای هست که سرتونو میکنین تو زندگی مردم؟ حقوق من به شما چه ربطی داره؟ چرا بچه میارم یا نمیارم به شما چه ربطی داره؟ اسم بچه م رو چی میخوام بذارم به شما چه ربطی داره؟ اونم با سماجت زیاد و از رو نرفتن...
به هر بهانه ای دنبال سر درآوردن از زندگی همدیگه ایم درحالیکه قرار نیس هیچ دردی از اون خونواده دوا کنیم و فقط قراره نمک رو زخم باشیم و دخالت کنیم بدون اینکه خودمونو بذاریم جای طرف
دست برداریم از این فرهنگهای مسخره
[14] اینکه منافق در خلوت با دوستان خودش هم صحبت میشه اشاره میکنه به این موضوع که منافق ترسو هستو جرعت رویارویی مستقیم نداره!
[15] در آیه [14] منافق به خیال خودش داره مسلمان هارو مسخره میکنه [مستهزئون] اما در حقیقت این خداست که منافقان رو مسخره میکند [یستهزی]
اینکه در جواب مسخره کردن اون فرد رو مسخره کنی مثل تکبر در مقابل متکبر یکجور عبادته که شروطی البته داره مثلا اینکه اون فرد به قصد تخریب مسخره کنه و در مقابل کسی که مومن هست وحالا از سر شوخی حرفی م
دانلود فیلم مسخره باز
نام فیلم : مسخره باز
ساخت کشور: ایران
تقویم فیلم: محصول سال ۹۷ و تاریخ اکران 98
تاریخ امروز نوشتار: جمعه 1 آذر 1398
گردآوری: کد تولز
عکس بازیگران مرد فیلم سینمایی مسخره باز
فهرست بازیگران زن و مرد فیلم مسخره باز
هدیه تهرانی – صابر ابر – بابک حمیدیان – علی نصیریان – محسن حسینی – رضا کیانیان – داریوش موفق و فرزان جلالی
داستان فیلم مسخره باز
 
پیشنهاد سریال ایرانی:
دانلود سریال کرگدن
سریال قورباغه
سریال هم گناه
پیشنه
امروز در کلاسِ مشاوره ی خانواده استاد درباره ی مفهوم "caring" صحبت کرد. معنی  لفظی اش میشود "مراقبت"!  
میگفت زن و شوهر باید بلد باشند از هم مراقبت کنند، حالا نه اینکه مراقب خورد و خوراک و سرما خوردن هم باشند یا نه، که آن هم باید باشند البته!
اما "caring" خیلی فراتر از یک مراقبتِ صرفا جسمانی است، شاملِ مراقبت از احساس هم میشود. 
مثلا زن اگر ترسید، اگر اتفاقی افتاد یا چیزی دید که ترسید، حتی اگر چیز مسخره ای بود، مرد نباید مسخره اش کند، مثلا نگوید : ترسو خ
۱. یعنی الان بنده به عنوان عضو کوچکی از خانواده‌ی چهاردرصدی‌های ایران عزیز که در هر بانک لااقل یک حساب دارم، باید به ازای هر کارت بانکی یک نرم‌افزار برای تولید رمز دوم یک‌بار مصرف نصب کنم؟ اونوقت این یه خورده عجیب و مسخره نیست آیا؟ و نود و شش درصد باقی که گوشی هوشمند ندارند دقیقا باید چیکار کنن اونوقت -بازم- آیا؟
۲. یعنی واقعاً چند وقت دیگه در پاسخ به این سوال که «بچه‌ی کجایی؟» باید بگیم: «تهران جنوبی، غربی، شرقی، شمالی، مرکزی»؟ این هم یه‌
آقا دنیا خیلی مسخره شده! رفتم سایت آموزش دانشگاه، دیدم معدل ترم پیشم ۱۹ و نیم ثبت شده! حالا از اینم قراره مسخره‌تر بشه، چون هر وقت اون یکی نمره‌م هم وارد کارنامه بشه، معدل میره رو ۱۹و هفتاد و پنج! این دیگه چه زندگی‌ایه آخه؟! ۱۹ و هفتاد و پنج آخه؟! ابتداییه مگه؟
+ گفتم بنویسم بلکه تو تاریخ ثبت بشه این مورد هم.
من هیچ وقت نفهمیدم زن بابابزرگ دوستش داشت یا نه اما الان تقریبا مطمئن شدم که دوستش نداشت... وقتی عملش کردیم مدام زنگ میزد اما تنها چیزی که می گفت این جمله بود نیاریدش خونه!! آوردیمش خونه خودمون اما یه روز قبل از عید گفت من میخام خونه خودم باشم نه اینکه اونجا راحت باشه نه خجالت میکشید .. فقط ده روز دووم اورد ... بابا قبول نکرد خونشون ختم بگیریم... ختمشا اینجا گرفتیم خونه خودمون... وقتی زن بابابزرگ از در اومد تو شروع کرد به گریه کردن اون لحظه با خودم ف
دانلود فیلم ایرانی مسخره باز
به کارگردانی همایون غنی زاده و تهیه کنندگی علی مصفا در ژانر اجتماعی سال 1397 ساخته شده است در این فیلم بازیگرانی مانند صابر ابر، بابک حمیدیان، هدیه تهرانی، رضا کیانیان، داریوش موفق، محسن حسینی، باحضور علی نصیریان نقش آفرینی کرده اند شما می توانید این فیلم جذاب و تماشایی را از سایت پیشگام مووی دریافت نمایید.
دانلود فیلم مسخره باز
کارگردان : همایون غنی زاده
ژانر : درام
سال ساخت : 1397
سال پخش : 1398
محصول : ایران
بازیگرا
یه بار دیگه هم بهش گفتم حرفات اصلن شوخی نیستن بلکه یه نوع مسخره کردن به حساب میان!
بهش گفتم باهرکی میخوای شوخی کنی شوخی کن من خوشم نمیاد
خیلی هم جدی بهش گفتم اما باز امروز جو گیرشد توی جمع یه حرفی زد بشدت بهم برخورد و پاشدم رفتم... حالا شاید که اومد دنبالم و حرف هم زدیم خیلی عادی و بازم بهش گفتم شوخی چرت و پرت نکن اما تصمیمم قطعی شد رابطه صمیمی ای نداشته باشم باهاش..
هرکسی ممکنه از یه چیزی بدش بیاد منم از مسخره کردن و شوخی کردن بشدت بدم میاد و هرکس
گاهی با خودم فکر میکنم که مردم ما کی دست از پشت سر هم حرف زدن ، مسخره کردن این و اون ، ادای فلانی رو گرفتن و سوژه کردن همدیگه برمی‌دارن ؟؟
و جوابی که هردفعه به خودم میدم اینه که هیچ وقت ، مردم ما هیچوقت دست از خاله زنک بازی و مسخره کردن و ... برنمی‌دارن . چون ما ایرانیها کلا آدم‌های طنازی هستیم:/ آدم‌های مهمون نوازی هستیم ، آدم‌های خونگرمی هستیم ، آدم‌های بافرهنگی هستیم ،آدم‌هایی با طبع شاعری هستیم. و همه‌ی اینها بخورد توی سرمان کاش ، حالا که
بچه ها گرگ زاده امشب مجددا باز منو بلاک کرد.
داشتم با یکی از بچه ها صحبت میکردم (تمرین زبان انگلیسی)
همزمان گفتم یه ثانیه واتس اپمو چک کنم
و متوجه شدم جدی دوباره بلاکم کرده!
جدی کلا توی رابطه ش با من از نظر روانی هر روز وارد فاز جدیدی میشه
کلا عاشقه عاشق
هر روز یه بار بلاکم میکنه
یه بار از بلاکی درم میاره
جدی رفت و برگشت
میره و برمیگرده!
دلمم براش میسوزه چون توی کانادا همین قدر تو از زندگی به دست میاری و میفهمی.
 هنوز هم وقتی دلم گرفته و پر از بغضم و احساس می‌کنم از آدما کتک خوردم، دلم میخواد بیام کنارت، به محض اینکه می‌شینم سرِ مزارت  سلام می‌کنم بی اختیار می‌زنم زیر گریه و همه چیز رو تعریف می‌کنم و با صبر و حوصله همیشگیت گوش می‌دی و وقتی بلند میشم که برم حداقل نصف غم هام سبک شده. من فکر میکردم نهایتِ عمرِ این کارا و مسخره بازیا ، اینکه آدما با شهدا مانوس میشن و اینا .. برای دبیرستانه یا اوایل دانشگاه! یا دیگه ته ته ش هر چی باشه برا قبل ازدواجه! ولی
بسم الله الرحمن الرحیم

[14] اینکه منافق در خلوت با دوستان خودش هم صحبت میشه اشاره میکنه به این موضوع که منافق ترسو هستو جرعت رویارویی مستقیم نداره!
[15] در آیه [14] منافق به خیال خودش داره مسلمان هارو مسخره میکنه [مستهزئون] اما در حقیقت این خداست که منافقان رو مسخره میکند [یستهزی]
اینکه در جواب مسخره کردن اون فرد رو مسخره کنی مثل تکبر در مقابل متکبر یکجور عبادته که شروطی البته داره مثلا اینکه اون فرد به قصد تخریب مسخره کنه و در مقابل کسی که مومن هس
امروز از ساعت چهار بیدارم. البته وسطش خوابیدم اما خب فقط زبان خوندم باورت میشه؟ یه خورده نگرانم واسه فردا. بعد دوسال توی یه کلاس جمعی شایدم بعد سه سال. استرس دارم دست خودمم نیست. میدونم مسخره است. خیلیم مسخره ولی نمیدونم چیکار کنم خب براش :( اصلا نمیتونم رو کتاب خوندن تمرکز کنم چون حواسم پرته. همین بیکاریم اعصاب ادمو خورد میکنه. اصلا بیخیال چی دارم میگم. حرفی ندارم دیگه اینم برای خالی نبودن عریضه. 
حالم خوب نشده ولی اینو تعریف میکنم
امروز عین یه شخصیت متظاهر علمی رفتم کتابخونه که خیر سرم درس بخونم حالا اینکه نتونستم تمرکز کنم و بدتر گند خورد به اعصابم هیچی داشتم برمی گشتم یهو خانومه که داشت اونجا میچرخید نمی دونم منو که با سرعت جت از پله ها پایین میرفتم چجوری دید یه طوری یهو گفت وایسا که انگار با دزد طلاهاش طرفه 
و میدونید چی شد
برگشت با خشن ترین و تهدید آمیز ترین لحن ممکن گفت:دفعه بعدی با شال نمیبینمت!!!
آخه روانیا اگه یه جا یه قانون جدی
واقعا چطوری تونستم همچین احساساتی داشته باشم؟
جدا یکی بیاد و کمکم کنه این حسو نابود کنم
همین دقیقا میتونه نقطه ضعف یه دختر حساب بشه.. 
خیال پردازی.. 
:|
+راستی امروز تولد مامانم بود.. تولدت مبارک مامان مهربونم.. مامانم زیادی مهربونه و میبخشه! خیلی دوس داشتنیه! 
داره بارون میاد و دل آدم میخواد زار بزنه. 
حالا من هیچی.. تو چطور تونستی اینکارو بکنی؟ نامرد
می دونستم همش سوء تفاهماتِ ذهن مسخره ی منه. چقد مسخره واقعا! 
پستاشو که میخوندم پی بردم اونم چق
در حال گوش دادن به : Sigaraye Nakeshide - Shayeaبرگشت ناپذیری ! چند ماهیه که این کلمه موریانه وار افتاده تو ذهنم . من عادت دارم به بعضی اتفاق ها خیلی عمیق توجه میکنم ، پروبال میدم  و اثراتشون خیلی bold تر از حد طبیعی تو یادم میمونه .مثلا این کلمه برای من وحشت آور تر از چیزیه که هست. حس کردن این کلمه اینطوریه :اتفاقی میوفته ، تغییری بوجود میاد ، فرصتی از دست میره ،عمری میگذره و ... نتیجه ش شُکّه کننده میشه و  دیگه کاری از دستت برنمیاد ، هیچ چیزیو نمیتونی تغییر بد
در حال گوش دادن به : Sigaraye Nakeshide - Shayeaبرگشت ناپذیری ! چند ماهیه که این کلمه موریانه وار افتاده تو ذهنم . من عادت دارم به بعضی اتفاق ها خیلی عمیق توجه میکنم ، پروبال میدم  و اثراتشون خیلی bold تر از حد طبیعی تو یادم میمونه .مثلا این کلمه برای من وحشت آور تر از چیزیه که هست. حس کردن این کلمه اینطوریه :اتفاقی میوفته ، تغییری بوجود میاد ، فرصتی از دست میره ،عمری میگذره و ... نتیجه ش شُکّه کننده میشه و  دیگه کاری از دستت برنمیاد ، هیچ چیزیو نمیتونی تغییر بد
پنجشنبه که با مادرم رفتیم بازار خرید وقت برگشت داداش اولی و خانومش و خانوم ابریشمی رو هم دیدیم چون قرار بود ش بیان خونه ی ما من از داداش خواهش کردم اجازه بده خانوم ابریشمی با ما بیاد وقت برگشت وقتی سوار تاکسی شدیم داشتیم در مورد سریال بوی باران با هم حرف میزدیم که چطور فرشته زندست یا کی کشتتش؟ و این حرفا که راننده کاملا برگشت سمت ما گفت فیلم میگین یا واقعا؟! گفتیم بوی بارانو میگیم که ایشونم در بحث و بررسی سریال با ما همراه شدن متاسفانه
بعد دوب
 
پیرمرد و شیطان
پیرى در روستایى هر روز براى نماز صبح
از منزل خارج و به مسجد مى رفت.
در یک روز بارانى، پیر صبح براى نماز از خانه بیرون آمد، چند قدمى که رفت در چاله ای افتاد،
خیس و گلى شد.
به خانه بازگشت لباس را عوض کرد
و دوباره برگشت، پس از مسافتى براى بار دوم
خیس و گلى شد برگشت لباس را عوض کرد ازخانه براى نماز خارج شد.
 
 
 
ادامه مطلب
ارزان ترین بلیط چارتر استانبول
قیمت بلیط رفت و برگشت استانبول از تبریز
بلیط لحظه آخری استانبول به تهران
بلیط لحظه اخری تهران استانبول

ارزانترین نرخ هواپیمای تهران استانبول
آفر بلیط استانبول
قیمت بلیط تهران استانبول هواپیمایی ماهان
قیمت بلیط رفت و برگشت مشهد استانبول
 
نکات اولیه قرائت قرآن و قواعد زبان عربی را از مادر آموختم؛ کما اینکه روح دلیری و نستوهی را نیز او در من دمید. مادر به خاطر بازداشتهای پیاپی من و حملات ساواک به منزل، رنج بسیار کشید؛ اما در برابر دژخیمان مهاجم، با پایداری و صلابت می ایستاد؛ جوابشان را می داد و با آنها مجادله می کرد. او حتی مشوق من در ادامه این راه پردردسر نیز بود.
 
منبع: «خون دلی که لعل شد» (خاطرات حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای (مد ظله العالی) از زندان ها و تبعید دوران م
شاکی باید ظرف مدت 6 ماه از تاریخ سررسید چک، برای برگشت زدن آن اقدام کند و نیز تا 6 ماه از تاریخ گواهی عدم پرداخت اقدام به شکایت نماید.شکایت کیفری را فقط علیه صادر کننده میتوان مطرح کرد. در فرآیند شکایت کیفری، کسانی که پشت چک را امضا کرده اند، مسئولیتی ندارند. واگذار کردن چک به دیگری، قبل از برگشت خوردن، چک را حقوقی نمی کند؛ اما اگر پس از برگشت خوردن، چک را انتقال دهید، چک حقوقی خواهد شد. مواردی که صادر کننده ی چک قابل تعقیب کیفری نیست:ثابت شود چ
مامانم یک کتاب داشت به اسم کلید و راه های گفتگو با نوجوان همچین چیزی بعد یادمه کلاس ششم بودم رفتم کتابخونه مامانم اونو برداشتم خوندم فقط به خاطر اینکه هروقت مامان یک کاری طبق اون کرد من برعکسشو انجام بدم:///
 
 
بعله همینقدر لجباز:/// البته دیگه یادم نمیاد کامل خوندمش یا کردم یا چی ولی الان دست ابجیم دیدم یاد این افتادم
 
 
یک چیز مسخره و مسخره:// داشتم غر میزدم
-اه من فلانو میخام
مامان گفت
-مگه این چشه
- اثر نداره
- پس چرا برای ما اثر داره
 -چ میییی
دانلود فیلم مسخره باز با لینک مستقیم و کیفیت HD
دانلود فیلم با کیفیت Full HD
ژانر : سینمایی
ساخت : ایران
موضوع : اجتماعی
 کارگردان : همایون غنی زاده
زبان : فارسی
سال تولید : ۱۳۹۷
تاریخ اکران: ۱۷ مهر ۱۳۹۸
تاریخ پخش در شبکه نمایش خانگی : ۴ الی ۶ ماه پس از اکران در سینما
دانلود در ادامه مطلب …
ادامه مطلب
پرنی دختر خوبیه، اما یه وقتایی حرفایی می‌زنه که دوست دارم کتکش بزنم. 
از ایناییه که می‌گه آره، یعنی چی همه چی رو به ما زور کردن؟ حجاب چرا، ال چرا، بل چرا؟ اعتقاد هرکی برای خودشه و محترمه، چرا به همجنسگراها و مسیحیا گیر می‌دن و غیره و غیره.
شاید منم با بعضی حرفاش موافق باشم، اما خودش کوچکترین اعتقادی به حرفاش نداره. می‌گه اعتقاد هرکی محترمه و به ما ربطی نداره، و صراحتا جلوی منی که اعتقاداتمو می‌دونه می‌گه دین اساسا چیز مضخرفیه.
می‌گه لباس
نگاهی پر از خستگی
به تمام خستگی های آخر هفته روی میز
کلی کار عقب مانده
کلی برگه و خط خطی و مداد و خلاصه ..
یه اتاق بهم ریخته !
همچنان افسرده ولی ساکت تر !
همچنان بهم ریخته ولی پر احتیاط تر !
رک بگویم
برگشتنم را دوست ندارم
دوباره شروع کردن به نوشتن را دوست ندارم
حس میکنم اینجا محدود شده..
کاش میشد یک سری چیز ها را حل کرد
یک سری حرف ها را پس گرفت
یک سری حرف ها را پس داد !
تمام مطالب قدیمی را میخوانم و اگر خوب بود میگذارم باشد..
کمی طول میکشد ولی تمام م
ادم ها میتوانند در رفتار با ادم هاى مختلف، متفاوت رفتار کنند. مثلا کسى که تا دیروز من و دوستم را بخاطر گیاه خوار بودنمان مسخره میکرد امروز دربرابر خواهرش که گفت گیاه خوار شده بسیار مودبانه و مهربانانه! تشویق کرد! حتى اینکه من سیر دوست نداشتم برایش مهم نبود ولى امروز بخاطر گفته ى خواهرش که سیر دوست ندارد بیخیالش شد!
البته که اینها چیزهاى بسیار مسخره اى هستند که ارزش اهمیت دادن ندارند اما ذهنم مشغول این موضوع بود که چرا هیچوقت از سمت هیچ مردى ا
توی دوران دبیرستانم هر قدر از دوست دورو و مسخره ام "ح"  ضربه خوردم
حالا توی دانشگاهم دیدم دوستی که انتخاب کردم "ی" همونقدر احمق و عوضیه ، همونقدر منفعت طلبببب و حریص ، حسود و واقعا غیردوست 
غیردوست
هرچی هست  ، دوست نیست واقعا ناراحتم که چرا این دو ترم توی اکیپ مسخره ای بودم که تمام گفته هاشون یا غیبت پشت همدیگه بود یا پشت پسرای مردم و واقعا متاسف شدم برا خودم ک اینجور ادمای چیپی دور و ورمن و من؟ من دو ترم دانشگاهمو با اینا گذروندم 
من اییینقد ب
برگشت پذیری عمل بینی استخوانی
در موارد نادری بعد از عمل بینی، ممکن است شکل بینی دوباره به حالت اولیه بازگردد. این مسئله در بینی های گوشتی بیشتر دیده می شود. در عمل بینی استخوانی، برآمدگی و قوز بینی بعد از جراحی دوباره باز نمی گردد و بینی تغییرات خود را به میزان زیادی حفظ می کند که این مسئله یکی از دیگر مزیت های عمل بینی استخوانی است
ادامه مطلب
برگشت ۱۸۱ میلیون ریال به حساب شاکی
فرمانده انتظامی شهرستان زرند از برگشت مبلغ ۱۸۱ میلیون ریال که طی یک کلاهبرداری اینترنتی از حساب شاکی کسر شده بود، خبر داد.
به گزارش ندای ، سرهنگ هادی میرزایی، فرمانده انتظامی شهرستان زرند گفت: بدنبال مراجعه یکی از شهروندان با به همراه داشتن مرجوعه قضایی به پلیس فتا، مبنی بر اینکه بدون اطلاع او مبلغ ۱۸۱ میلیون ریال از حسابش کسر شده، موضوع به صورت ویژه در دستور کار پلیس قرار گرفت.
وی افزود: با بررسی‌های انج
خواستم داد شوم گرچه لبم دوخته است
خودم و جدم و جد پدرم سوخته است
 
خواستم جیغ شوم گریه‌ی بی‌شرط شوم
خواستم از همه ی مرحله ها پرت شوم
 
وسط گریه ی من رقص جنوبی کردیم
کامپیوتر شدم و بازی خوبی کردیم
 
کسی از گوشی مشغول به من می‌خندید
آخر مرحله شد غول به من می‌خندید
 
دل به تغییر .. به تحقیر .. به زندان دادم
وسط تلوزیون باختم و جان دادم
 
یک نفر از وسط کوچه صدا کرد مرا
بازی مسخره ای بود رها کرد مرا
ادامه مطلب
ختم ذکر الله الصمد برای برگشت معشوق :
برای احضار شخص از راه دور باید این سه عمل رو انجام بدید:
    آیه الکرسی را هفت روز (از شنبه تا جمعه)نزدیک طلوع صبح قبل از آنکه به کسی حرف بزنید رو به قبله یازده مرتبه بخوانید و در مابین عینین ( یشفع عنده ) محبت کسی را قصد نمائید البته آن شخص دوست شما می گردد.
    دوم اینکه هرروز پنج شنبه(به مدت چهل روز) بعد از نماز ” صبح و عشاء” ابتداء ۱۴ صلوات بفرستید ،سپس ۱۰۱ مرتبه اسم اعظم «الحلیم»را تکرار ڪنید .
 
ادامه مطل
آیا برگشت پذیری جراحی بینی استخوانی امکان پذیر است ؟
بازگشت برآمدگی و قوز بینی در جراحی بینی های استخوانی بسیار به ندرت رخ می دهد.
رعایت مراقبت های بعد از جراحی بینی از قبیل نخوردن ضربه به بینی در دوره بهبودی، چسب زدن به بینی، نخوابیدن به پهلو هنگام خواب به مدت محدود و غیره در کوتاه تر شدن دوره نقاهت و نتیجه ایده آل از جراحی بینی موثر می باشد.
ادامه مطلب
با دهن باز چشم میگردونم رو صورتای غرق خنده اشون...
_مسخره ام کردین؟
آبجی دست از خنده میکشه و درحالی که سعی میکنه خنده اشو بخوره میگه ..._نه خواهر من چه مسخره ای...!اسمشو میخوایم بذاریم فاطمه!
برمیگردم طرف شوهرش ...هنوز داره میخنده ..._شما به چی میخندی به امید خدا؟ایشونم سعی میکنه جدی بشه...اما نمیتونه...میگه_به قیافه ات!
دستی تو هوا تکون میدم_دامادم دامادای قدیم...!
ولی شما بگو...من میخوام بمیرم مگه؟تو رو خدا جون من!اگه کسی چیزی گفته بگید...من طاقت شنیدن
از اونجایی که به تازگی به مکتب "زبان سرخ سر سبز اگر بدهد بر باد، آن سر جاودانه می شود" ایمان آوردم، امروز زدم توی برجک یکی از اساتید دانشکده، که می دونم بعدا یه جایی می کنه توی پاچه ام. یه استاد احمق که هیچی حالیش نیست و همه الکی جلوش دولا راست می شن و به به و چه چه می کنن.دفاع دوستمون بود، صبح می خواستیم بریم خرید کیک و شیرینی، خواب موندیم و شرمنده اش شدیم. رسیدیم دانشکده و با کلی خودخوریِ فکری که چرا خواب موندی و تف توی آلارم گوشیت و لعنت به صدای
عجیب نیست؟
از من میخوان از استاد تشکر نکنم
از من می خوان خودم نباشم و لطف استاد رو بی جواب بذارم
از من میخوان فیلم بازی کنم و خودِ واقعیم رو نشون ندم!
مسخره نیست؟؟
اینکه تشویقم میکنن به ندیدن و نگفتن و پنهان شدن...
از این آدم ها فاصله بگیرین...فاصله بگیریم!
.
مجبور شدم به بچه ها قول بدم از اساتید تشکر نمیکنم...واقعا مسخره س! 
به زودی تولد ل هست
به عنوان کادو میخوام برم یه تیکه لباس واسه بچه ی نداشته ش بخرم :)
اگه چیزی مسخره تر از این سراغ دارین بگین

پی نوشت1:وقت تنگه و دست و بالم بسته
وگرنه کادو تولد واسش شوهر پیدا می کردم می بردم
پی نوشت2:ایده ی تبریک مبریک هم داشتین با کمال میل پذیرا هسدم
قبلن واسم بیان یه جوری بود....
یه وبلاگ مسخره!
توی بلاگ بیان نه میشد کد جاوااسکریپت بذارم...
نه میشد فیلم آنلاین یا موزیک پخش شه...
و نه میشد کد تغییر شکل موس یا باران حباب یا قلب بذارم...
فک میکردم یکی از مسخره ترین سیستم های وبلاگ نویسی بلاگ بیان هست...
بزرگ و بزرگ تر شدم... شروع کردم به یاد گرفتن html و css تا بتونم خودم قالب بلاگفای خودم رو تغییر بدم...
وقتی داشتم یاد میگرفتم یه مطلبی توجه منو جلب کرد!
نوشته بود: جاوااسکریپت... نابودگر پنهان
خلاصه اینکه
برگشت خورشید به خاطر امیر المومنین علیه السلام (به روایت اهل تسنن)
ولی الله محدث دهلوی (از علمای بزرگ اهل تسنن) در کتاب اذاله الخفاء یک سند طولانی که منتهی به فاطمه دختر حسین (علیهما السلام) از اسماء بنت عمیس می‌شود روایت نموده که گفت: باری سر پیامبر (صلی الله علیه و آله) در بغل حضرت علی (علیه السلام) گذاشته بود و به آن حضرت وحی نازل می‌شد. هنگامی که سنگینی از رسول خدا زائل شد. به من فرمود: ای علی! آیا نماز فرض را خواندی؟ گفتم نه، فرمود: بار الها ت
باز دوباره از تجربه درس نگرفتیم و درباره مسئله ای مهم و بحث برانگیز چت کردیم:( نتیجه ش شد چی؟؟ اینکه طولانی ترین دعوا و بدترین دلخوری رو رقم زدیم! و تا حدود ۳ نصف شب طول کشید بحث. چیشد؟ یه سوءتفاهم بسیار مسخره ک برای مهدی پیش اومد و یه سوال و تعجب مسخره تر از طرف من ک باعث شد اون بشدت برنجه و بخواد بره یهویی وسط بحث. و من ک حس میکردم دلم واقعا داره میشکنه. سر چی؟ سر برداشت مسخره م و مهدی ک نمیفهمید حرفاش چه منظوری رو ب من میرسونه و سنگینه برام. هرچی
این فیلم سبک اکشن تخیلی هست
سازنده اش مجموعه "مارول" هستش که اونایی که این مجموعه رو میشناسن کلا فیلمای ابرقهرمان ها رو میسازه و کلا تو این فاز هاست
بخاطر همینم کلا فیلماش دو دسته اند یا اونایی که همه یه تیم شدن و علیه یه دشمن میجنگن
یا اونایی که دونه دونه زندگی نامه یک ابرقهرمان دقت داره و در موردش بحث میکنه
اینم خب در مورد ثور پسر اودین هست و اینکه چجوری از یه واقعه جلوگیری میکنه و داستان های خودش رو داره
بنظر شخصی من خیلی تخیلی و خیلی مزخرف
این فیلم سبک اکشن تخیلی هست
سازنده اش مجموعه "مارول" هستش که اونایی که این مجموعه رو میشناسن کلا فیلمای ابرقهرمان ها رو میسازه و کلا تو این فاز هاست
بخاطر همینم کلا فیلماش دو دسته اند یا اونایی که همه یه تیم شدن و علیه یه دشمن میجنگن
یا اونایی که دونه دونه زندگی نامه یک ابرقهرمان دقت داره و در موردش بحث میکنه
اینم خب در مورد ثور پسر اودین هست و اینکه چجوری از یه واقعه جلوگیری میکنه و داستان های خودش رو داره
بنظر شخصی من خیلی تخیلی و خیلی مزخرف
داشتم برای سفر به جنوب کشور برنامه ریزی می کردم. برای هر نفر بلیط سفر با هواپیما حداقل یک میلیون تومان برای رفت و برگشت است. یک اتاق سه نفره هم حداقل شبی پانصد هزار تومان.
پس یک سفر خانوادگی فقط هزینه های هواپیما و اقامت به همراه رفت و برگشت تاکسی تا فرودگاه حدودا پنج میلیون تومان میشه. البته هزینه های خورد و خوراک و گشت و گذار را هم باید افزود.
در حقیقت حداقل هزینه یک سفر به جنوب کشور هفت میلیون تومان خواهد بود.
 
واقعا جالبه
امروز داشتم غده های بدنو درس می دادم و ناهنجاری های ناشی از کم کاری یا پرکاری اونا رو به بچه ها می گفتم. به غده تیروئید که رسیدم گفتم از علائم پرکاری تیروئید می تونه این باشه که با وجود مصرف غذای زیاد فرد کاهش وزن داره.
یکی از بچه ها گفت عععع! خوش به حالشون، کاش منم پرکاری تیروئید بگیرم لاغر شم!! (با اینکه چاق نیست و فقط هیکل توپری داره)
وقتی اینو گفت همه خندیدن. از بس آرزوی مسخره ای بود. 
با خودم فکر می کردم خیلی از آرزوهای ماهم واسه خدا همینقدر م
بی حوصله‌ترین آدم روی زمین ام...حالا که این روزها می‌گذره و رهگذران اخمالو به من چپ چپ نگاه می‌کنند . گاه دست‌های سیاهشان را از جیب های خالی خود درمی‌آوردند و درگوش بغل دستی‌شان نگه می‌دارند و در باب من پچ پچ می‌کنند. من آدم عجیبی‌ام آره آره ممنونم بابت یادآوری‌تان
حتما گوشه‌ای از ذهنم هک می‌کنم شما را. اما گذر که کنم شما را هم از یاد می‌برم.
راستی می‌دانستی که همین چند روز پیش با تبر زخمی‌ات کردم. یادم نمی‌آید شاید گوشه‌ای از جنگل پر
به قول صادق که امروز باهاش آشنا شدم -صادق "انسان‌شناسی" می‌خونه- :همه‌چی از ادبیات شروع می‌شه.
 
به قول یه بنده خدایی که امروز توو مترو باهاش صحبت کردم:مسخره‌تر از ادبیات نیست! فرض کن یه روانی که آدم‌ها بهش می‌گن نویسنده (!)، می‌شینه برای خودش هفتصد صفحه کتاب می‌نویسه. آخه مرتیکه احمق (!)، آخه خَر (!!)، تو اگه دیوانه‌ای و می‌خوای مُخِت رو با این خُزَعبَلات و چَرَندیات پُر کنی، به ما چه! برو توو کوه با سنگ‌ها صحبت کن تا خالی بشی بدبخت (!). بعد حا
یه سری از حرفا هستن که گفتن نداره ولی هر جا می رسی میگی... 
صبح با مادری در حال خرید و گشت زنی بودیم. قبل از عید یه چیزی گرفته بودیم که هنوز تحویل داده نشده بود، در واقع هر چی سراغ می گرفتیم به هفته بعد و هفته های بعد ارجاع داده می شدیم. امروز رو در رو و با قیافه طلبکارها وارد مغازه شدیم که کلی عذر خواهی کرد و آدرس گرفت و گفت تا یکی دوروز آینده با هزینه خودش میفرسته. تو راه برگشت تصمیم گرفتم برم خونه خواهری که هر بار میرم پشیمون میشم، کسی مجبورت کرد
در آموزش قبلی اطلاعاتی درباره خرید و فروش کالاهای سریال دار و همچنین نحوه خرید و فروش کالاها را بر اساس سریال خدمتتان توضیح دادیم.
در این قسمت قصد داریم نحوه برگشت کالاهای سریال دار را در عملیات برگشت از فروش و برگشت از خرید را توضیح دهیم.
همانطور که می دانید یکی از مهمترین عملیات در حسابداری بازرگانی ثبت عملیات مربوط به برگشت از خرید و برگشت از فروش می باشد.
در نرم افزار حسابداری سازه حساب و در کالاهای سریال دار بایست علاوه بر برگشت کالا،
بیان خیلی بیخود شده
اکثر دوستام وبلاگاشون و حذف کردن
باقی هم فعالیتی ندارن سه چهار نفری موندن اونام نا پدیدن.... 
کلا خیلی فضای بیان دلگیر و مسخره شده!!! 
وقتی از رفتن حرف میزنیم همه اصرار دارن نه بمون بمون! 
ولی خودشون میرن بی صدا یهویی 
بعد که میمونی دیگه کسی سراغی ازت نمیگیره
کلا فضای سرد و بی روحی شده اینجا دیگه اصلا دوسش ندارم
پسر یکی از فامیلهامون یکی دو هفته دیگه عروسیشه و دیشب مادر پسره باهام تماس گرفت که واسه مراسم بازدید جهیزیه عروسش دعوتم کنه.منم گفتم ممنون که باهام تماس گرفتید.زحمت کشیدید ولی راستش من مراسم جهیزیه هیچکس نرفتم و از این به بعد هم نمیرم.کلا اینجور مراسم ها نمیرم...
بعد از دیشب هی نگران اینم که ناراحت نشده باشن،حرف و حدیث درنیارن(اخه خیلی حساسن)
ولی الان با خودم فکر میکنم میگم وقتی من معتقدم یه کاری غلطه و نباید انجامش داد باید پای اعتقادم و عوا
شماره سوم ماهنامه «ناداستان» با موضوع سفر.از بین سه شماره‌ای که تا به حال از این ماهنامه خوندم، این شماره بهترینش بوده. بهترین روایت‌های این شماره به سلیقه من:«قاره نورد»: مارال یازارلو اولین زن ایرانیه که با موتور به هفت قاره سفر کرده. حتی در حین سفر ازدواج کرده و همسرش برای دیدنش به پونزده کشور سفر کرده.«آب، بابا، جاده»: روایت خانواده‌ای که مدام در سفرن و تصمیم گرفتن فرزندانشون رو به مدرسه نفرستن و خودشون بهشون آموزش بدن!«آب رفتن»: روایت
خواهرم چندین سال است که عروس همدانی هاست. برای کاری بدون همسر آمده بود تهران و قرار بود تا آخر هفته مهمان خانه ی پدری باشد. کار اداری اش که زودتر از موعد تمام شد تصمیم به برگشت گرفت و به همسرش خبر نداد تا سورپرایزش کند. همان روز هم شوهر خواهر تصمیم میگیرد بی آنکه به خواهر بگوید تهران بیاید و آخر هفته در کنار هم باشند به صفا و خوشی..
خواهر رفت رسید همدان و  شوهر خواهر وقتی رسید تهران فهمید که چه شده است. بنده خدا  عرق تنش خشک نشده دوباره برگشت همد
بسم‌الله
بعضی حرفای کوچیک چقدر آدم رو می‌رنجونه و تو نباید بذاری که دلت بگیره و ناراحت شی چون ارزش نداره!
اما این منطق درست نیست، که خودمونو بزنیم به بی‌خیالی و نذاریم بهمون بربخوره و درنتیجه طرف مقابل هم بیشعور باقی بمونه و نفهمه که رفتارش اشتباهه!!
ذهنم درگیره همش ...
پروژه: ارائه فردا، نتایجم، برخورد استادم، مقاله‌ای که چکش نکردم
دانشگاه: انتخاب واحدم که نکردم، شهریه این ترم که ندارم فعلا
کارم: روتین شدنش، پیگیری کارهایی که باید یادم بم
هر بار که یه کتاب خوب جدید می خونم یه حس عجیبی مثل ترس میاد سراغم.
می ترسم که وقتی ازم می پرسن: کتاب مورد علاقه ت چیه؟ نتونم جوابشونو بدم. گرچه واقعا سوال مسخره ایه و همین الان با کمی سختی بهش جواب می دم. می گم آبشار یخ_آبویسلی(جدا جدا و با تاکید بخونید این کلمه رو)_و واقعا می ترسم از روزی که دیگه نتونم اسمش رو بیارم. خیلی مسخره ست نه؟ احساس می کنم بهش خیانت کردم. احساس می کنم اگه یه روزی این حرف رو بزنم، دیگه سولویگ نباشم. شاید باورتون نشه، ولی گاه
یکی از بیماری‌های کلیه که ممکن است باعث از دست رفتن و تخریب کلیه‌ها شود، عفونت کلیه یا «پیلونفریت» است. در واقع، به علت احتمال بالای آسیب به کلیه‌ها به دنبال عفونت، درمان عفونت ادراری جزء اورژانس‌های ارولوژی محسوب می‌شود. شایع‌ترین علت ایجاد عفونت حاد کلیه، نوعی باکتری است که از بخش‌های پایینی دستگاه ادراری به بالا صعود می‌کند و سبب درگیری کلیه می‌شود.وجود ریفلاکس ادراری یا برگشت ادرار به کلیه نیز موجب افزایش خطر پیلونفریت حاد می‌
قدم میزنم
باید برگردم اما راه برگشت را نمیدانم
باید برگردم اینجا جای من نیست
هوایش، هوای من نیست
رنگ آسمانش، رنگ دل من نیست
قدم میزنم در کوچه پس کوچه های عشق
در خیابان های یک طرفه که هزار بار رفته ام ولی ته همه آنها بن بست است
باید برگردم
اگر نه، فکر و خیال ها مرا به جنونی میرسانند که یک شب راس ساعت 7 خودم را در میدان شهر به دار میکشم
خیال دست هایم لای گیسوانت
خیال لرزان شالت قرمزت، مثل قلب قرم..... نه نه .. قلب من سیاه شده ...
دیگر خیال قلب قرمز را نم
تجدیدنظر راهی برای رسیدگی به شکایت محکوم علیه از رای ای که در دادگاه بدوی صادر شده است می باشد. محکوم علیه شکایت خود را در قالب دادخواست تجدید نظر به دادگاه تسلیم می نماید و احتمال برگشت رای در تجدید نظر وجود دارد. دادگاه به درخواست تجدیدنظر رای رسیدگی می کند.
همه خوابیده بودن؛ منو «فرشته» تو یه اتاق بودیم؛ اون خوابش برده بود و من هم پتو رو تا پایینِ چشمام رو سرم کشیده بودمو دستام زیر پتو گوشیو نگه داشته بودن.. با «پیگمی» تو تلگرام حرف می‌زدیم و مسخره‌بازی درمی‌اوردیم..
همون موقع واسم اس‌ام‌اس اومد.
ادامه مطلب
همه خوابیده بودن؛ منو «فرشته» تو یه اتاق بودیم؛ اون خوابش برده بود و من هم پتو رو تا پایینِ چشمام رو سرم کشیده بودمو دستام زیر پتو گوشیو نگه داشته بودن.. با «پیگمی» تو تلگرام حرف می‌زدیم و مسخره‌بازی درمی‌اوردیم..
همون موقع واسم اس‌ام‌اس اومد.
ادامه مطلب
An Extremely Goofy Movie 2000,BluRay,انیمیشن خانوادگی,داستان انیمیشن An Extremely Goofy Movie,دانلود انیمیشن An Extremely Goofy Movie 2000,دانلود انیمیشن با دوبله فارسی,دانلود رایگان,دانلود زیرنویس فارسی انیمیشن An Extremely Goofy Movie 2000,دانلود فیلم و سریال,دانلود کارتون An Extremely Goofy Movie 2000 720p,دانلود مستقیم An Extremely Goofy Movie 2000 1080p,دوبله فارسی,زبان اصلی,فیلم کمدی جدید,کیفیت بلوری,گوفی,لینک مستقیم,یه فیلم خیلی مسخره,
ادامه مطلب
من یک محجبه ام.... لطفا مرا مسخره کنید.... همانگونه که:
 
نوح را مسخره کردند. (هود (11):38)
 
موسی را مسخره کردند. (شعراء (26): 25)
 
پیامبر قوم عاد را مسخره کردند. (احقاف (46): 26)
 
و در یک کلمه مسخره شدن، تنها شکنجه ی مشترکی بود
 
که همه ی پیامبران آن را تجربه کردند. (حجر (15):11)
 
سخت ترین شکنجه ای که بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) وارد آمد
 
. تا آن که خدا برای دلجویی رحمه للعالمین اینگونه فرمود:
 
(اگر تو را استهزا کنند نگران نباش،) پیامبران پیش از تو را (نیز) ا
در چند دهه گذشته شاهد رشد سریع علاقه به پژوهش در حوزه نهان نگاری برگشت پذیر روی داده های چند رسانه ای بوده ایم. هدف اولیه از نهان نگاری برگشت پذیر، باز گرداندن محتویات اطلاعات پوششی اصلی ، با انحراف باقی مانده از صفر، پس از نهان نگاری است. چنین ویژگی در صنایع مرتبط با اطلاعات حساس مانند صنایع نظامی و پزشکی قانونی بسیار مفید است . در این مقاله یک الگوریتم برای نهان نگاری برگشت پذیر برای تصاویر سیاه و سفید مبتنی بر متد پیشگویی پیکسل بر اساس فاز
"سنگینیم از حماقته.یه چیزی توی سرمه. یه خاطره و شباهت مسخره به این شرایط مسخره تر که داره دیوونم میکنه.سنگینم.یاد اون شب توی ساحل میوفتم. سفر کوچیک یه روزه دور آتیش‌. اون موقع ها غر میزدم که چرا زودتر برنمیگردیم خونه"《چیکار میکنی؟》بی اینکه سرش رو بلند کنه و نگاهش رو از شن های نرم بگیره متوجه حضور یه نفر شد.روی تکه سنگی که توی فاصله کمی از اشلی بود نشست و همونطور که شن روی لباسش رو می تکوند بهش خیره شد.《یکم خلوت کردم. جمع اذیتم میکنه.》دختر "هوم
چند سال پیش شیما همین کلاس شبکه‌ای رو می‌رفت که الان می‌رم. انتهای سال بود رفته بودم پیشش در حال جمع و جور کردن و حرف زدن بودیم که برگشت بهم گفت راستی استاد بهمون گفته یه لیست سالانه بنویسیم؛ یعنی انتهای هر سال مشخص کنیم که برای سال بعد چی می‌خوایم و با جزئیات دقیق و جملات مثبت بنویسیمش انقدر گفت و حرف زد تا آخر سر راضیم کرد و با مسخره بازی نوشتم و بعدشم کلا فراموش کردم همچین چیزی رو نوشتم. سال بعد که داشتم وسایلمو مرتب می‌کردم اتفاقی اون لی
سلام
من یه دختر 25 ساله ام و یه برادر دارم که 5 سال ازم بزرگتره. تو خانواده مشاجره و دعوا زیاد داشتیم که مسلما رو رفتار و اعصاب و آستانه تحمل همه افراد خانواده تاثیر گذاشته ،ولی مادر و برادرم بیشتر تحت فشار بودن، چون خیلی از بحث ها درخصوص اون ها و با شرکت اون ها بوده. یعنی بابام خیلی زیاد مامان و داداشم رو اذیت میکرد و خب این اثر گذاشته روشون دیگه. ولی خب بابام خیلی منو لوس میکرد. من واقعا از دعواها اذیت میشدم و از زجر کشیدن بقیه زجر میکشیدم. الان
رئیس موسسه دم در بودمنم تخته شاسی به دست منتظر استادم که بیاد و بریمخانم xاز عوامل موسسه، اومد بیرون و پرسید: چی کشیدین؟!آقای رئیس هم برگشت که کارمو ببینه، گفتم عکس شهیدِ، شهید بابک نوری...خانم x گفت: چرا حالا شهید میکشن هی! آدم زنده بکشید بابا!!!!نگاش کردمو با لبخندگفتم:منم آدم زنده کشیدم خانم ِ xجواب داد: آره جای خود دارن شهدا و رد شد...آقای رئیس هم ازم خواست نقاشی رو ببینه و منم نشونش دادم...به در خروجی رسیده بودیم که آقای رئیس دوباره برگشت و گفت:
رئیس موسسه دم در بودمنم تخته شاسی به دست منتظر استادم که بیاد و بریمخانم xاز عوامل موسسه، اومد بیرون و پرسید: چی کشیدین؟!آقای رئیس هم برگشت که کارمو ببینه، گفتم عکس شهیدِ، شهید بابک نوری...خانم x گفت: چرا حالا شهید میکشن هی! آدم زنده بکشید بابا!!!!نگاش کردمو با لبخندگفتم:منم آدم زنده کشیدم خانم ِ xجواب داد: آره جای خود دارن شهدا و رد شد...آقای رئیس هم ازم خواست نقاشی رو ببینه و منم نشونش دادم...به در خروجی رسیده بودیم که آقای رئیس دوباره برگشت و گفت:
مردی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در مسجد بخواند. لباس پوشید و راهی مسجد شد. در راه مسجد، مرد به زمین خورد و لباسهایش کثیف شد. او بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت.
مرد لباسهایش را عوض کرد و دوباره راهی خانه خدا شد. در راه مسجد و در همان نقطه مجدداً به زمین خورد!او دوباره بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. یک بار دیگر لباسهایش را تبدیل کرد و راهی مسجد شد.در راه مسجد، با مردی که چراغ در دست داشت برخورد کرد و نامش را پرسید. مرد پاس
احساس بدی دارم انگار شلنگ آب سرد به قلبم وصل کرده اند و آب به شدت سردی که تیغه های نازک یخ درآن شناورند در رگهایم می‌چرخد.. می‌چرخد و میخراشد...میخراشد و من از جنون میخندم...از شوک عصبی میخندم.. 
نصف صندلی دیگر چه چلغوزی بوده است ؟میدانید بدتر از این نمی شود کسی را مسخره کرد...
تلخ ترین  گریه اور ترین و خنده دار ترین خبری که خوانده ام...آدم را یاد فیلم های کمدی سیاه آمریکایی می اندازد...از همان هایی که تهش میگویی چه احمقانه بود...
نمی دانم چه بگویم
آخه خدا... این چه رسمیه؟ 
حتّی نمی‌دونم از چی بیشتر ناراحتم. حتّی نمی‌دونم ناراحت باشم یا نه. کاش مطمئن بودم ازین که اونایی که باید براشون غصه خورد ماییم نه اونا. امّا الآن فقط امیدوارم. یعنی... نمی‌دونم. به خودم باشه، بارها دلم خواسته که بمیرم و بعد مرگم هیچی مطلق باشه. ولی می‌دونم که این خیلی مسخره‌ست. ناراحت‌کننده‌ست. پوچه.
آه. آخه این جوری که نمی‌شه. نمی‌شه این قد الکی باشه که. آه. چقد درد داره. چقد عزیزاشون دارن درد می‌کشن. آخه... آخه این
نماز صبح رو دم طلوع خوندم و دیگه خوابم نبرد. ساعت ۷:۴۲ دقیه صبحه. 
دلم نیومد روزه ام رو بخورم. یه برنامه ریختم واسه خودم خدا کنه بتونم بهش عمل کنم. خسته شدم اینقد برنامه ریزی کردم و هیچی به هیچی. 
این روزا دارم به این فکر میکنم که یه ذره بیشتر عقلم رو به کار بندازم. ول کنم این تراژدی مسخره ای رو که سالها از زندگیم رو نابود کرد. باید یه بار در موردش بنویسم.
باید بیشتر به فکر خودم باشم. 
باید کمتر به نظرات و حرفای ادمای دیگه اهمیت بدم. 
به قول هلاکویی
چنانچه در هنگام برگشت زدن چک، متوجه شدید که بخشی از وجه چک در حساب موجود است، ممکن است بانک صرفا اقدام به برگشت زدن چک نماید.
درچنین شرایطی به خاطر داشته باشید که مطابق ماده۵5 قانون صدور چک، حق دارید از بانک بخواهید، موجودی حساب را به شما پرداخت و برای مابقی مبلغ که پرداخت نشده، گواهی عدم پرداخت صادر نماید.
در این حالت، بانک، چک را از شما گرفته و گواهی عدم پرداخت بخشی از وجه چک، جانشین اصل چک خواهد بود.
چن سال میشه که
یکی کنارمه
بی بوسه و بغل
اون داد می‌کشه
من توی فکرتم
پشت اتاق عمل
دعای من شده
ای کاش دخترم
شبیه تو نشه
دردام بیشتره
از درد همسرم
که فکر بچشه
موهای مشکی و
چشمای قهوه ای
دلش رو می‌بره
اسمی که دوس داره
اسم توئه ولی
این زجر آوره

من اون مداد سفیدم که وقت نقاشیت
میون باقی رنگا غریب و بی کس شد
دوباره یاد تو افتادم و زمان برگشت
دوباره یاد تو افتادم و هوا پس شد

چن سال میگذره
از گریه های من
از ازدواج تو
از عشقی که یه روز
ارزون فروخته شد
تو
داشتم فیلم عروس دریایی رو میدیدم...
اگه میخواهید ببینیدش پست رو نخونید.
.ماجرای یه دختر نوجونه که از خواهر و برادر کوچیکش مراقبت میکنه و مادرش به نظر میرسه دوقطبیه.
خیلی بلا و بدبختی سرش میاد انقدر که مجبور میشه به خاطر سیر کردن خانوادش تن ف ر و شی کنه .
آخر ماجرا وقتی مادرش توی دوره شیداییه میفهمه که مادرش میدونه این دختر چیکار کرده و میخواد برای پول درآوردن این کار رو بکنه .
دختر پر از خشمه دوچرخه اش رو برمیداره که بره .که ترکشون کنه...
وقتی با
صبحی رفتم پارک سر کوچه، چند دوری دویدم. چه می‌دونم، شبیه این گوشت‌های یخ‌زده شده‌م. برای صبحانه یک روز در میان خامه با مربا و تخم مرغ می‌خورم و ترتیبشون را قاطی نمی‌کنم. ولی صبح‌ها چایی نمی‌خورم که اون رو با عطر کسی هم بزنم، قهوه می‌خورم با یک تکه کلوچه که خانگی نیست. روزهایی که سر کار می‌رم حالم بهتره، هر چند اونجا هم تبدیل به برج زهرمار شدم ولی کارم رو می‌کنم و وسط کار کلی ایده برای نوشتن سراغم میاد. ایده‌هاش مسخره‌ن و شما نمی‌خواید
تور استانبول از مشهد , تور لحظه آخری استانبول از مشهد , رزرو تور استانبول از مشهد
تور استانبول از مشهد هتل لیونهتل : هتل لیون استانبول | چهار ستاره | میدان تقسیم
تور استانبولمدت اقامت :5 شب
مبدا : ایران , مشهدمقصد : ترکیه , استانبولپرواز رفت / برگشت آسمان / آسمانتور استانبول5,000,000 تومان
4,000,000 تومان
تاریخ رفت :تاریخ برگشت :13 آبان 139818 آبان 1398اطلاعات تور استانبول45%تور استانبول از مشهد هتل ماربلتور استانبول از مشهد هتل ماربل تور استانبول از مشهد هتل
من + : بیا بدووییم
_ : دیوونه شدی دختر
+ : آره
+ : بدوییم ؟
_ : مسخره مون میکنن 
+ : نگاه اون سمت اون دو تا مرغ
عشقها هم دارن میدویین 
_ : عزیزدلم بچه نشو میخندن 
میگن نگاه پسره پا ب پا دختره داره
میدوییع
+ : بذا مسخره کنن 
بذا بخندن 
ولی ارزششو داره که
دل منو شاد کنی 
و با تو که بدوییم از تهـ
دل بخندم و یه خاطره
قشنگ بسازی واسه هر دو مون
_ : از دست تووو دختر باشه
دستمو بگیر 
+ : ۱ ...۲...
_ : ۳ بدوووو
نفس نفس +: تو که از من بچه تری
_ : پا به پای تو بچه میشم
# خیال پرداز
ترم دوم یکی از اساتید آزمایشگاه‌مون در وصف پروژه‌ی کارشناسی اینطور میگفت زمانی میرسه که دیگه از این دکمه‌ی استارت سیستم حالتون بهم میخوره. خواستم بگم اگه اون موقع تو دلم مسخره‌ت کردم و خندیدم بهت، شکر اضافه خورده بودم. 
در روز تولد شاهزاده
یک علی اکبر دیگر هم برگشت 
بصری الحریر  کربلای فاطمیون....
بعداز ۴ سال 
شهید علیرضا اکبری
یکی از شیرمردای
لشکرفاطمیون
که بانام جهادی علی اکبر  در سوریه به جهاد مشغول بود در روز ولادت حضرت علی اکبر و در سالگرد عملیات بصری الحریر به آغوش خانواده برگشت....
علی اکبر
بصری الحریر
@modafeonharem
فیلم بلند
مسخره‌باز | همایون غنی‌زاده | فیلمنامه از همایون غنی‌زاده | ۱۳۹۷
 

ضدیادداشت
نقد فیلم
ارزیابی: فاجعه
 
«ارجاع
می‌دهم؛ پس هستم!»
 
اگر تا به حال
فرصت تماشای «مسخره‌باز» غنی‌زاده را نداشته‌اید، قطعا کار بسیار واجب و مهمّی
داشته‌اید والّا تا به حال باید فیلم را تماشا کرده باشید. هر چند که فیلم را ابدا
دوست نداشتم، امّا، به همه دیدن این فیلم را توصیه می‌کنم.  اندر احوال فیلم صرفا این را بگویم که مسخره‌باز،
اجتماعی نیست؛ اصلا، فی
آقای حسن روحانی به عنوان یک رئیس جمهور شایسته نیست که چند سال نان و آب مردم را به برجام گره زدی، حق مأموریت ، اضافه کار ، پاداش ، سفرهای کشورهای خارجی و... رفتی .
حالا باز هم در صدا و سیما به مردم می گویی آمریکا و اروپا قابل اطمینان نیست و از یک طرف دیگر در مراسم بازگشایی دانشگاه ها در سال 1398 خطاب به قشر دانشجو می گویی بایستی مسائل استراتژیک را به همه پرسی مردم گذاشت.
خود تو یک نمونه شکست خورده از ایده انتخابات و همه پرسی هستی. این رفتار تو به نوعی
دانلود فیلم کمدی بازی با آتش
دانلود فیلم کمدی بازی با آتش با هنرنمایی جان سینا
کارگردان : اندی فیکمن
بازیگر نقش اصلی : جان سینا
 
خلاصه : فیلم کمدی و بسیار جالبی است که جان سینا با کمک 3 تا از همکارانش در آتش نشانی کار میکنند و در کار خود بهترین هستند و روزی 3 بچه ی پردردسر را نجات میدهند و این 3 بچه برای آتش نشان ها دردسرهای زیادی به بار می آوردند که بعدا ...
 
برای دانلود فیلم به ادامه مطلب مراجعه کنید
ادامه مطلب

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

•.¸¸.•*´گـــذر زنــدگی`*•.¸¸.•